هدف از تحریم ورزش ایران، تحریک نسل جوان است/ مسیح علینژاد به دنبال پول است نه عزت ایران
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۹۹۰۸۳
به گزارش جام نیوز، در پی قصاص نوید افکاری، به اتهام قتل عمد، برخی از کارمندان وزارت خارجه آمریکا، همچون مسیح علینژاد، کمپینی برای تحریم ورزش ایران به راه انداخته و با انتشار فیلم و مطالب مختلف به زبان انگلیسی، سعی می کنند تا فدراسیون های جهانی را مجاب کنند تا ورزش ایران را محروم کنند!
در گفتگویی اختصاصی با غلامحسین زمان آبادی، نظر مشاور فدراسیون فوتبال در امور مسئولیتهای اجتماعی و بازی جوانمردانه را درباره پشت پرده این کمپین و فعالیت های چنین افرادی را جویا شدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای زمان آبادی در این رابطه به خبرنگار جام نیوز گفت:
«اینها یک نقشه راهی دارند و از نقشه ای که به قول معروف، کدخدای جهانی طراحی کرده، تبعیت می کنند، آمریکا به دنبال این است که ما را در زمینه های مختلف، منزوی کند اما ما مقاومت کردیم و آنها شکست خوردند. من از صحبتهای حضرت امام(ره) وام میگیرم. حاج احمد آقا خدمت امام رسیده بودند و گفتند این دو ابرقدرت که اما حرف ایشان را قطع کرده و گفتند "بگویید سه ابرقدرت، ما هم ابرقدرت شدیم." ما داریم تمدن اسلامی و بحث تمدن سازی حکومت اسلامی را در جهان جا می اندازیم. میبینید که 5+1 می آیند و با ما مذاکره می کنند.
آمریکا و صهیونیستها، در تمامی زمینه ها علیه ما فعالیت کردند و نتوانستند موفق شوند و نتوانستند ما را از پا درآوردند؛ هنوز مردم ما دارند مقاومت می کنند بهرغم اینکه از لحاظ اقتصادی تحت فشار هستند. الان ما تجهیزات پزشکی برای مبارزه کرونا از کره جنوبی خریداری کردیم و حالا که میخواهیم بیاوریم می گویند که شما امکان انتقال ارز ندارید؛ میگوییم خرید دارو که مشکل ندارد و خود آمریکایی ها هم اعلام کردند؛ میگویند یک دلار از بانک هایتان منتقل کنید، ما مشکل نداریم. این در زمینه بشردوستانه؛ آن هم در جریان های اقتصادی و سیاسی که همه مطلع هستند و میدانند. اما یک اتفاق جدید در حال رخ دادن است؛ در پی شکست های متعدد، حالا نسل جوان ما را و علاقه شدید مردم به ورزش را هدف قرار داده اند. نسل جوان ما را به دلیل علاقه به ورزش و فوتبال و رشته های مختلف هدف قرار داده اند چرا که در زمینه های علمی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی موفق نشده اند و شکست خوردند؛ حالا میخواهند نسل جوان ما را در کف خیابان ها هدف قرار داده و [با تحریم ورزش] آنها را تحریک کنند؛ لذا جریان ورزشی را شروع کردند.
اسرائیلی ها از لحاظ ورزشی هیچ جایگاهی ندارند و حتی در فوتبال با این همه هزینه ای که کرده اند، در آسیا که راهشان نمی دهند اما در اروپا هم جایگاهی ندارند؛ در جام جهانی هم جایگاهی ندارند. حالا شروع کردند به خرید قهرمان ها از کشورهای مختلف تا با کمک آنها خودشان را بالا بکشند و در مقابل جمهوری اسلامی قرار گیرند چرا که تنها جمهوری اسلامی در مقابل آنها ایستاده است. لابی صهیونیست به شدت فعالیت می کنند؛ در قضیه جودو، رئیس یکی از کنفدراسیون های بزرگ جودو، یکی از وابستگان اسرائیلی است؛ حضور چهره های ورزشی در جریان های سیاسی کدخدا، همان نقشه راه است. سعی می کنند کمیته المپیک را تحت تاثیر قرار بدهند و ایران را حذف کنند. آقای صالحی امیری و دیگر دوستان در وزارت ورزش تلاش کرده اند و تا الان جلوی این قضیه را گرفته اند.
الان هم نوید افکاری را مطرح کردند؛ خب یک طرف قضیه این است که ایشان مرتکب قتل شده و اولیاء دم هم از حق خود گذشت نکرده اند. طبق قانون ما و حکم اسلام، وقتی اولیاء دم درخواست قصاص کرده اند، هیچ کس نمی تواند مانع شود چرا که حق الناس است. اگر بخواهیم در این قضایا و بهانه جوییها کوتاه بیاییم، سنگ روی سنگ بند نمی شود. اینها میگویند هر چه ما میگوییم، شما عمل کنید؛ در این صورت استقلال کشور دیگر معنایی دارد.
برخی سلبریتی ها هم که اکنون از ایران خارج شده و متاسفانه تحت تاثیر بعضی جریان ها هستند، وارد این بازی ها شده اند؛ اینها افرادی ضعیف النفس هستند. کسی که برای دریافت پول، عریان میشود، چه جایگاهی دارد که بخواهد این مسایل را محکوم کند؛ اصلا چه کسی به او توجه می کند؛ او اگر حیثیت داشت، نمی رفت حیثیت دختر ایرانی را در اروپا با عریان شدن، ببرد. این افراد چرا از خانواده مقتول دفاع نکردند و میخواهند حق آنها را ضایع کنند. طبیعی است که عوامل کدخدا در دنیا راه بیفتند و دلالی کنند. امثال مسیح علینژاد، در تهران هم بود، مشکلاتی داشت. او سعی میکند عقدههای کودکیاش را که خودش هم بیان کرده، بیرون بریزد و با آنها خود را مطرح کند و از این راه، پول دربیاورد. اینها خیلی مهم نیست، مهم عزت و استقلال ماست.
سلبریتی هایی که از کشور خارج شده اند و حالا در این موضوع استوری می گذارند و کارهای دیگر می کنند، غالبا تاریخ مصرفشان گذشته است و شدیدا نیاز دارند به فعالیت های پوپولیستی؛ افرادی که هیچ جایگاهی در هنر ندارند. الان جایی رفته اند که جایگاهی در آنجا ندارند؛ در ابتدا یکی، دو فیلم بازی کردند و بعدش هم انگار مُردند و ابهتشان را از دست دادند. اینها چاره ای ندارند جز اینکه بیایند در شبکههای مجازی و فالوور گدایی کنند. یکی از همین افراد، 2 میلیون فالوور داشت و میگفت برای تبریک هر کدام از فالوورهایش، 20 میلیون تومان میگیرد! اینها درآمدهای کاذبی است که به آن نیاز دارند. زندگی اینها وابسته به دیده شدن است. ضرب المثل عربی داریم که میگوید، "مخالفت کن تا معروف شوی"؛ تا وقتی که با مردم هستند که مثل بقیه اند اما به محض اینکه مخالفت م کنند، متاسفانه با دست خودمان، بزرگشان میکنیم. اینها برای امرار معاش دنبال موقعیتهایی هستند که ژست اپوزیسیون بگیرند و خودشان را معروف کنند و بیچاره فالوورهایی که اسیر دلالیهای این افراد می شوند.»
106
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: نوید افکاری مسیح علینژاد تحریم ورزش آمریکا نسل جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۹۹۰۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دهه ۹۰؛ دههی «رکود، عبرت، تجربه»
خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی ۹۰، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد. - اخبار اقتصادی -
گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم-
وقتی میان فعالان اقتصادی از دههی 1390 شمسی سخن به میان میآید، تصویر یک دهه «عقبماندگی»، «تعطیل نسبی مسائل اقتصادی» و «انباشت چالشهای اقتصادی» در ذهنهایشان نقش میبندد و زمانی که میخواهند در موردش صحبت کنند، هر یک از زاویهای آسیبهای این دهه را بر میشمرند: از وضعیت نامناسب شاخصهای کلان اقتصاد تا رکود در کسبوکارهای خرد و کلان، از آسیبهای تشدید تحریمها تا انفعال دولتها در برابر تحریم و بیتوجهی به برنامهها و سیاستهای «خنثیکردن اثر تحریمها».
تاجران زبده و پژوهشگران اقتصاد بینالملل نیز از «شرطیکردن اقتصاد» نسبت به مذاکره با غرب میگویند و بیتوجهی به سیاست اصولی «ترجیح شرق به غرب»؛ آن هم درست در دههای که قدرت اقتصادی در حال انتقال از غرب به شرق بود. دههی 1390 چه بود و چه مختصاتی داشت؟ آن دوران تمام شده یا دههی جدید، دههی 1390 جدیدی است!؟
افول شاخصهای کلانمیانگین رشد اقتصادی دههی 1360 -با وجود آثار انقلاب و مشکلات ناشی از جنگ تحمیلی- برابر با 4.3 درصد بود. این شاخص در دههی 1370 برابر با 3.1 درصد و در دههی 1380 برابر با 4.4 درصد بود. میانگین رشد اقتصادی پس از انقلاب (از 1360 تا پیش از آغاز دههی 1390) نیز برابر با 3.9 درصد بود. این در حالی است که میانگین رشد اقتصادی در دههی 1390 به 0.9 درصد کاهش یافت.
درآمد ملی سرانه که در سال 1390 برابر با 8.1 میلیون تومان بود در سالهای پس از آن کاهش یافت؛ تا جایی که میانگین درآمد سرانه در این دهه به 7.4 میلیون تومان (به قیمت ثابت سال 1390) رسید. فقر مطلق که از 46.8 درصد در سال 1989 میلادی (تقریباً معادل سال 1368؛ سال پایانی جمگ تحمیلی) به 12.3 درصد در سال 2011 میلادی (تقریباً معادل سال 1390 شمسی) رسیده بود، در دههی تعطیل اقتصاد ایران دوباره افزایش یافت و به 21.9 درصد در سال 2020 میلادی (تقریباً معادل 1399 شمسی) رسید؛ به عبارت دیگر قدرت خرید عموم مردم در این دهه آب رفت و فقر مطلق نیز تقریباً دو برابر شد.
تحریم و انفعالدر تحلیل دههی 1390 نمیتوان از نقش تحریمها غافل شد؛ تشدید تحریمهای ظالمانه از ابتدای دههی 1390 به این سو حتماً به اقتصاد ایران آسیب زد اما انفعال سیاستگذار در برابر تحریمها نیز نقش تعیینکنندهای در نتیجه -یعنی افول شاخصهای کلان اقتصادی- داشت.
کاهش وابستگی اقتصاد به نفت در دههی 1390، نه یک سیاست مطلوب سیاستگذار بلکه همواره اجبار بود. از دل همین اجبار بود که کلانایدهی «مذاکره برای رفع تحریمها» و «رفعتحریم به مثابه حل همهی مشکلات از آب خوردن تا بهبود شاخصهای کلان اقتصادی» زاییده شد.
سیاستمدارِ عادتکرده به زیستِ نفتی که نظم آمریکایی جهان را نیز پذیرفته بود، حتی بهزور هم حاضر به ترک اعتیاد اقتصاد ایران به نفت نبود. میخواست دوباره ذیل نظم آمریکایی، نفت بفروشد و گرد و غبار ضعف کارآمدی مدیریت و سیاستهای اقتصادیاش را زیر فرش درآمد نفتی پنهان کند. «برجام» را تجربه کرد و با خروج آمریکا از برجام، سرش به سنگ خورد. از این منظر، دههی 1390 را باید دههی تجربه و عبرت نیز نامید. سیاستمدار در این دهه، عملاً اقدام جدیای برای درمان عیوب ساختاری اقتصاد ایران از جمله تصدیگری افراطی دولت، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، وجود هزینههای زائد و مسرفانه و ... نکرد.
تغییر نظم بینالمللاز دیگر ویژگیهای مهم دههی 1390 نیز سرعت گرفتن تغییر نظم بینالمللی بود. در این دهه قدرت اقتصادی به مرور از غرب به شرق -بهطور خاص آسیا- منتقل شد. در سال 2011 تولید ناخالص داخلی آمریکا (بر اساس دلار برابری قدرت خرید) معادل 15600 میلیارد دلار و تولید ناخالص داخلی چین برابر با 13740 میلیارد دلار بود. در سال 2017 ورق برگشت و اقتصاد چین از اقتصاد آمریکا بزرگتر شد. تولید ناخالص داخلی چین در 2024 برابر با 35290 میلیارد دلار است در حالی که این شاخص برای اقتصاد آمریکا برابر با 28780 میلیارد دلار است. رشد اقتصادی هند و سایر اقتصادهای نوظهور آسیایی نیز مشابه بود.
در میانهی این تغییر نظم مهم در دههی 1390، دولت در ایران عملاً روابط اقتصادی با شرق را از اولویت خارج کرد و تمام تخممرغهایش را در سبد مذاکره با غرب برای رفع تحریمها گذاشت. رای آوردن ترامپ در ایالات متحده، قدرت گرفتن بنسلمان در عربستان، کرونا و سقوط قیمت نفت را نیز باید به لیست اتفاقات شاخص این دهه اضافه کرد.
درسهایی برای آیندهخلاصه اینکه در دههی 1390 یک دهه «رکود»، انباشت چالشهای اقتصادی و تعطیل نسبی مسائل اقتصادی را شاهد بودیم. در عمل دولتها در اقتصاد داخلی، اصلاح «عیوب ساختاری» را بهتعویق انداختند و در نسبت اقتصاد ملی با دنیای خارج، بدون توجه به تغییر نظم بینالملل تمام تخممرغها را در سبد مذاکره با غرب برای «رفع تحریم» گذاشتند و استراتژی «خنثیسازی اثر تحریم» را کنار گذاشتند؛ در حالی که در ابتدای دهه، با ابلاغ «سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» راهها نشان داده شده بود و در انتهای دهه نیز در «بخش اقتصادی بیانیهی گام دوم»، مجدداً بر آنها تاکید شد. در واقع سیاستگذار در این دهه دست به «تجربه»ای خارج از سیاستهای کلی نظام زد و درس «عبرت»ی برای دهههای پیش رو شد.
حال آیا ما از تجربههای دههی 1390 درس خواهیم گرفت!؟ گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم قرار است در پروندهی «دههی رکود، عبرت، تجربه» به تفصیل و در گفتگو با صاحبنظران و کارشناسان به بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دههی 90، دلایل و ریشه های افول اقتصاد در این دهه و راهحلهای جبران این خسارت در سالهای پیش رو بپردازد.
انتهای پیام/